سه‌شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۰:۳۸

خاطره بازی نشریه زنجیره‌ای با کارگردان بدسابقه دوران شاه

 آربی آوانسیان

سینماپرس: یکی از نشریات زنجیره‌ای و شبه‌روشنفکری در شماره اخیر خود، به درج مصاحبه‌ای از آربی آوانسیان، کارگردان دوران شاه پرداخت و ضمن تجلیل و گرامیداشت آوانسیان خاطرات وی از «کارگاه نمایش» را بازخوانی کرده است. ماهنامه «تجربه» در طی این مصاحبه، ضمن ارائه تصویری مثبت و هنری از «کارگاه نمایش»، شخصیت آربی آوانسیان را نیز به گونه‌ای آوانگارد و هنری نمایانده است.

به گزارش سینماپرس، این درحالی است که کارگاه نمایش اساسا با حمایت دربار پهلوی و شخص رضا قطبی (پسر دایی فرح دیبا) و در جهت اجرای سیاست‌های ضدایرانی- اسلامی رژیم شاه برای رواج هنر غرب گرا و ضد دینی در اواسط دهه ۴۰ با حضور عوامل و هنرمندان درباری مانند منوچهر انور تاسیس شد.

از جمله اهداف تاسیس این کارگاه تامین برنامه‌های جشن منحوس هنر شیراز بود که با نمایش‌های مستهجنی مانند «خوک، بچه، آتش» حتی صدای آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلیس در ایران و ویلیام شوکراس روزنامه نگار معروف انگلیسی را در آورد که اگر چنان نمایشاتی در غرب و مثلا شهر منچستر انگلیس اجرا می‌شد، «کارگردان و بازیگران آن از دست مردم جان سالم به در نمی‌بردند! »


از دل چنین کارگاهی بود که امثال «آشور بنی پال بابلا» نمایشی به نام «ساعت ششم» در جشن هنر به روی صحنه برد که میزان قبح و ساختارشکنی آن به گونه‌ای بود که برای نخستین بار در طول برگزاری یازده دوره جشن هنر در شیراز، نمایش یک اثر هنری ایرانی برای افراد کمتر از هجده سال ممنوع اعلام شد و «عریان بودن هنرپیشگان در بعضی صحنه‌ها» علت این تصمیم عنوان شده بود.


آربی آوانسیان هم یکی از محصولات همان «کارگاه نمایش بود» که فیلمی به نام «چشمه» در سال ۱۳۵۱ ساخت. اثری ضداخلاقی که ضمن نمایش روابط نامشروع زنی با مردان مختلف، عشق و عاشقی را در قالبی مبتذل به نمایش می‌گذارد.


قبل از آن، آوانسیان در سال ۱۳۴۹ با گروهی موسوم به تئاتر بین‌المللی تهران در «انجمن ایران و آمریکا» برنامه‌های نمایشی اجرا می‌کرد که اولین نمایش این گروه، تئاتر «هدا گابلر» از نویسنده منحرف و پوچ‌گرای نروژی یعنی «هنریک ایبسن» بود که در آن کلکسیونی از انحرافات اخلاقی همچون همجنس‌بازی وچند شوهری و روابط نامشروع در کنار اباحه‌گری و بی‌بند و باری بر بستری از تفکرات شرک آمیز و ضد دینی و در قالب فرقه ماسونی بردگی جنسی ارائه می‌شد.


به جز این، آربی آوانسیان در آخرین جشن به اصطلاح هنر شیراز در سال ۱۳۵۶ از همان نمایش تهوع‌آور و فوق‌العاده مستهجن «خوک، بچه، آتش» حمایت کرد و حتی خبرنگاری که به نمایش مذکور اعتراض کرده و در مقاله‌ای آن را مورد انتقاد قرار داده بود، دو بار مورد ضرب و شتم قرار داده و حتی قصد کشتن او را داشت!

حرکات دیوانه وار و سادیستی آوانسیان به عنوان یک شبه روشنفکر، آنچنان شنیع بود که حتی سازمان جشن هنر شیراز نسبت به آن ابراز نفرت کرد و سخنگوی این سازمان در اطلاعیه‌ای که در همان زمان در نشریات به چاپ رسید از آوانسیان اعلام برائت جست!


اینک از چنین فرد بدسابقه‌ای در یک نشریه شبه‌روشنفکری تجلیل وتحسین به عمل آمده و خاطرات وی را مرور می‌کنند. اگرچه این برای اولین بار نیست که گرامیداشت آوانسیان برگزار می‌شود.

چنانچه در سال ۱۳۹۳ نیز کتابی دو جلدی در ستایش آوانسیان و سینمایش از سوی وزارت ارشاد مجوز گرفته و چاپ شد و برای رونمایی‌اش در «موزه سینما» برای آربی آوانسیان فرش قرمز انداختند و گرامیداشت وی را برگزار کردند! و همین ماهنامه تجربه در شماره ۱۹ خود و در بهمن ۱۳۹۱ نیز گفت‌وگویی با آوانسیان منتشر کرده بود و باز هم به همین ماجرای «کارگاه نمایش» پرداخته بود!

*کیهان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.